- نویسنده : کارشناس روابط عمومی دیجیتال
- ۱۹ خرداد ۱۴۰۴
- کد خبر 87717
- 58 بازدید
- بدون نظر
- پرینت

در چند دهه اخیر، مفهوم پول باز هم متحول شده و ظهور ارزهای دیجیتال و بیتکوین نمایانگر حرکت از پول سنتی به پول غیرمتمرکز است. این تحول نشان میدهد که پول از کالایی ملموس به واحدی قراردادی و در عصر جدید حتی به شکلی الکترونیک درآمده است.
پول به طور کلاسیک به داراییای اطلاق میشود که سه شرط اصلی را داشته باشد: نخست وسیله مبادله باشد تا فرآیند خرید و فروش کالا و خدمات را تسهیل کند، دوم ذخیره ارزش باشد تا بتوان ارزش خود را در گذر زمان حفظ کند، سوم واحد شمارش یا معیار ارزشگذاری باشد تا بتوان قیمت کالاها و بدهیها را سنجید. علاوه بر این، پول نقش مهمی به عنوان ابزار پرداخت آتی نیز ایفا میکند؛ به این معنی که واحد پولی میتواند تعهدات و معاملات آتی را بر اساس قراردادی که امروز بسته شده است، انجام دهد. اساساً هر چیزی (از سکه و اسکناس تا ارز دیجیتال و سپرده بانکی) که بتواند این وظایف را بر عهده گیرد، در عمل به عنوان پول عمل خواهد کرد.
کارکردهای اصلی پول در اقتصاد را میتوان به صورت زیر فهرست کرد:
- وسیله مبادله: پول به عنوان واسطه مبادلات بین افراد به کار میرود. یعنی فردی برای خرید کالا نیازی ندارد که کالای خودش را مبادله کند، بلکه میتواند پول را پس از فروش داراییاش به دست آورد و با آن کالای مورد نیاز را خریداری کند.
- ذخیره ارزش: پول را میتوان برای مدتی نگه داشت و ارزشش را حفظ کرد؛ در حالی که سایر داراییها مانند بسیاری کالاها ممکن است ارزش خود را از دست بدهند، پول (به خصوص با پشتوانه قوی یا ثبات اقتصادی) معمولاً توانایی حفظ ارزش را دارد.
- واحد شمارش: پول معیار اندازهگیری ارزش نسبی کالاها و خدمات است و قیمتها را به صورت عددی (مانند ریال یا دلار) نمایش میدهد. این کارکرد باعث میشود مقایسه هزینه نسبی کالاها و محاسبه مبادلات پیچیده اقتصادی ممکن شود.
- ابزار پرداخت آتی: پول به عنوان معیار پرداخت تعهدات آتی یا اقساط وامها عمل میکند؛ در قراردادهای مالی میتوان مقدار معینی پول را به عنوان تعهد در آینده در نظر گرفت.
در عمل، پولهای کاغذی و الکترونیکی رایجی که امروز میشناسیم (مثلاً دلار آمریکا) تمام کارکردهای بالا را دارند. به عنوان مثال، اسکناسهای موجود در دست مردم وسیله اصلی مبادلات روزمره و همچنین معیار سنجش ارزش کالاها و خدمات به شمار میآیند. در یک اقتصاد سالم، تعادل مناسب بین این کارکردها حفظ میشود تا پول ارزش و کارایی خود را برای جامعه حفظ کند.
نقش پول در تعادلهای اقتصادی بسیار بنیادین است. عرضه پول (نقدینگی) و تقاضای پول دو ضلع اصلی این معادلهاند. بر اساس «نظریه مقداری پول»، رابطه ساده MV = P·Y که در آن M حجم نقدینگی، V سرعت گردش پول، P سطح قیمتها و Y تولید واقعی است برقرار است. این رابطه نشان میدهد که اگر نقدینگی (M) بیش از تولید کالا و خدمات (Y) رشد کند، قیمتها (P) افزایش مییابند و ارزش هر واحد پول کاهش مییابد (تورم). تجربهها در اقتصاد ایران این را تایید میکند؛ به گونهای که رشد سریع نقدینگی باعث فشار تورمی شده است. افزون بر این، تغییرات حجم پول در کنار سرعت گردش آن تعیینکننده میزان تقاضای کل در اقتصاد است و در نتیجه بر تورم، نرخ ارز و قدرت خرید مردم اثر میگذارد. به طور خلاصه، افزایش بیرویه نقدینگی فارغ از افزایش تولید، منجر به کاهش ارزش پول ملی و از بین رفتن توان خرید مردم میشود.
سیاستهای پولی و نقش بانک مرکزی
برای مدیریت عرضه و تقاضای پول، بانک مرکزی هر کشور از ابزارهایی مانند تعیین نرخ بهره، نسبت سپرده قانونی، عملیات بازار باز و غیره استفاده میکند. به بیان دیگر، «سیاست پولی» مجموعه اقداماتی است که بانک مرکزی برای ثبات قیمتها و رشد اقتصادی به کار میگیرد. هدف نهایی این سیاستها کنترل تورم، تضمین اشتغال و حفظ تعادل اقتصاد کلان است. در شرایط رکود اقتصادی، سیاست پولی انبساطی به کار گرفته میشود؛ یعنی بانک مرکزی حجم پول را افزایش میدهد تا با نرخهای بهره پایینتر موجب تحریک تقاضا شود. برعکس، در مواجهه با تورم بالا، سیاست انقباضی اجرا میشود تا نقدینگی را کاهش دهد و از فشار قیمتی بکاهد. به این ترتیب، بانک مرکزی کشورها با تغییر میزان نقدینگی و نرخ بهره در بازار پول، تلاش میکند اقتصاد را به سمت تعادل هدایت کند.
وضعیت پول در ایران
در ایران، معضل رشد سریع نقدینگی و تورم مزمن به معضلی جدی بدل شده است. گزارشها نشان میدهد که در سالهای اخیر نقدینگی با رشد نقطهبهنقطه بیش از ۲۸ درصد روبرو بوده است و این امر به افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم منجر شده است. برای نمونه، بر اساس گزارشهای رسمی، تورم نقطهبهنقطه در اسفند ۱۴۰۳ حدود ۳۲ تا ۳۵ درصد ثبت شده است. علاوه بر تورم، نوسانات نرخ ارز نیز حاکی از عدم ثبات پول ملی است. هر جهش نقدینگی در کنار کسری بودجههای کلان، مستقیماً به کاهش ارزش ریال و افزایش قیمت کالاها و خدمات منجر میشود. در چنین شرایطی، پول داغ (Hot Money) نیز به صورت سفتهبازی در بازار ارز و طلا نمود مییابد و ثبات بازارها را بیش از پیش تحت تاثیر قرار میدهد.
خلق پول بانکها و نقدینگی سرگردان
بخش عمدهای از نقدینگی در اقتصاد از محل سیستم بانکی خلق میشود. نظام بانکی از طریق فرآیند سپردهپذیری و اعطای تسهیلات (بانکداری ذخیره کسری) پول جدید ایجاد میکند؛ به این معنا که بانکها پس از دریافت سپرده از مشتریان، بخش ناچیزی را به عنوان ذخیره قانونی نزد بانک مرکزی نگه میدارند و مابقی را به صورت وام در اختیار متقاضیان قرار میدهند. دریافتکنندگان وام نیز معمولاً این مبالغ را به حسابهای خود در بانکهای دیگر واریز میکنند و این فرآیند در چند نوبت تکرار میشود. بدین ترتیب پول جدیدی در گردش اقتصاد به وجود میآید. البته کارشناسان اشاره میکنند که امکان خلق پول بیپشتوانه توسط بانکها محدود است و معمولاً قدرت ایجاد نقدینگی اصلی همچنان در دست بانک مرکزی است. از سویی دیگر، حجم بالای نقدینگی سرگردان و سپردههای مازاد بر نیاز تولید، به شکل «نقدینگی سرگردان» در بازارها باقی میماند و صرف سرمایهگذاری مولد نمیشود. این نقدینگی مازاد میتواند عامل ایجاد تورم و نوسانات شدید اقتصادی باشد.
تأثیر فناوری بر پول
ظهور فناوریهای جدید ارتباطات و رایانه، سیستمهای پولی را نیز متحول کرده است. ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین نخستین نمونهها از این تحولات بودند که به عنوان پول غیرمتمرکز و مستقل از نظام بانکی مطرح شدند. در سالهای اخیر، ارزهای رمزنگاریشده متنوعی وارد بازار شدهاند که هر یک برای مقاصد خاصی طراحی شدهاند. در کنار آن، بانکهای مرکزی دنیا به دنبال طراحی ارز دیجیتال ملی (CBDC) هستند؛ نوعی پول الکترونیک که توسط خود بانک مرکزی منتشر میشود و مانند اسکناس فیزیکی بدهی بانک مرکزی محسوب میشود. این ارز دیجیتال بانک مرکزی میتواند زیرساخت پرداختهای داخلی را مدرن کند و هزینه تراکنشهای بینالمللی را کاهش دهد. به باور بسیاری از صاحبنظران از جمله داود یوسفی، فناوریهای دیجیتال در آینده نزدیک جایگاه مهمی در نظام مالی پیدا خواهند کرد و استفاده درست از ارزهای دیجیتال و CBDC میتواند به افزایش شفافیت و کارآیی نظام پولی کمک کند.
بر اساس بررسیهای انجامشده، ارزهای رمزنگاریشده آزادی عمل بیشتری نسبت به سیاستهای پولی سنتی دارند و قابل کنترل مرکزی نیستند. به همین دلیل کشورهای مختلف برای حفظ کنترل بر عرضه پول به دنبال طراحی ارز دیجیتال بانک مرکزی هستند که توسط دولت تضمین میشود. به عنوان مثال، مطالعهای از بانک تسویه حسابهای بینالمللی نشان میدهد که پیادهسازی موفق CBDC نیازمند زیرساخت فناوری مناسب است اما میتواند دسترسی مردم (به ویژه بدون حساب بانکی) به ابزارهای مالی را افزایش دهد.
چالشهای نظام پولی ایران و دیدگاه داود یوسفی
بازتاب مشکلات اقتصادی و پولی و قیمت طلا در ایران در سالهای اخیر بیانگر چالشهای ساختاری زیادی است. کسری مداوم بودجه دولت، وابستگی به درآمد نفت و فروش اوراق بدهی، موجب شده تا نقدینگی اقتصاد به صورت مصنوعی بالا برود. برای مثال در لایحه بودجه ۱۴۰۳ نقدینگی ناشی از افزایش فروش اوراق حدود ۴۰ درصد برآورد شد که اثر تورمی قابل توجهی داشته است. داود یوسفی نویسنده مقالات مختلف اقتصادی در رسانههای خبری تحلیلی اقتصادی در ایران، معتقد است سیاستهای اشتباه پولی و مالی در ایران، مردم را به بیثباتی قدرت خرید رسانده و اعتماد عمومی به پول ملی را کاهش داده است. بهگفته او، سرکوب نرخ ارز و روشهای سنتی تامین نقدینگی بدون پشتوانه، در درازمدت نتیجهای جز کاهش تولید و افزایش تورم در بر نخواهد داشت. از نظر داود یوسفی، اصلاحات ساختاری لازم است: تقویت شفافیت بودجه دولت، افزایش استقلال بانک مرکزی و هدایت فناوریهای نوین (مانند توسعه ارز دیجیتال ملی) میتواند بخشی از این اصلاحات باشد.
در نهایت، به باور داود یوسفی چشمانداز آینده پول در ایران و جهان به شدت با فناوری گره خورده است. وی بر لزوم استفاده از ابزارهای نوین مالی مانند CBDC و زیرساختهای بلاکچین تاکید دارد و معتقد است با ایجاد ثبات پولی، استفاده از فناوری میتواند دوباره اعتماد عمومی به واحد پول ملی را ترمیم کند. مطالعات نشان میدهد در صورت رشد متناسب نقدینگی با تولید و مدیریت صحیح سیاستهای پولی، میتوان از تورم افسارگسیخته جلوگیری کرد و اقتصاد را در مسیر رشد پایدار قرار داد.