
– اخبار اقتصادی –
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ کشاورزی معاصر بر لبه تیغ دو بحران بزرگ گام برمیدارد: از یک سو، نیاز به تغذیه جمعیتی که تا سال ۲۰۵۰ به ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید؛ و از سوی دیگر، فرسایش بیامان منابع طبیعی حیاتی، بهویژه آب و خاک، و همچنین تنشهای اقلیمی، از چالشهای بزرگ عصر حاضر است.
نیتروژن، موتور محرک بهرهوری کشاورزی مدرن است، اما ۵۰ تا ۷۰ درصد کودهای نیتروژنه اعمالشده در مزارع جهان، هرگز به محصول تبدیل نمیشوند، و بقایای آن به شکل نیترات، آبهای زیرزمینی را مسموم کرده و با اثر گلخانهای به مراتب بیشتر CO₂ به گرمایش زمین دامن میزند.
بحران آب نیز وضعیتی وخیم دارد؛ کشاورزی ۷۰ درصد آب شیرین جهان را مصرف میکند، در حالی که راندمان مصرف آب در بسیاری از سیستمها کمتر از ۴۰ درصد است.
چاره این شرایط، در بهینهسازی کارایی مصرف نهادهها نهفته است. اما چگونه میتوان با دقتی مولکولی، مسیر عبور نیتروژن از دانه کود تا پروتئین دانه، یا سفر مولکول آب از نازل آبیاری تا روزنه برگ را ردیابی کرد؟ پاسخ را باید در ایزوتوپهای پایدار، جستجو کرد. این فناوری، که به لطف پیشرفتهای چشمگیر در طیفسنجی جرمی (IRMS) در دو دهه اخیر از آزمایشگاههای تخصصی به مزارع راه یافته، امروزه کلید گشودن جعبه سیاه سیستم خاک-گیاه است.
برخلاف رادیوایزوتوپها، ایزوتوپهای پایدار مانند نیتروژن-۱۵ و کربن-۱۳ کاملاً ایمن، غیرمخرب و در طبیعت موجود هستند. با نشانهگذاری نهادهها با این «ردیابهای مولکولی»، میتوان با دقتی فوقالعاده سرنوشت هر مولکول را پیگیری کرد.
در همین زمینه بیشتر بخوانید
«بهنژادی جهشی» و تولید ارقام مقاومپایش کیفیت و آلودگی آبهای زیرزمینیتکنیک «عقیمسازی آفات نر» با پرتودهیکاهش مؤثر ضایعات با پرتودهی هستهای
* مبنای علمی: کارآیی اتمهای سنگین
ایزوتوپهای پایدار، اتمهایی از یک عنصر با تعداد نوترون متفاوت هستند. نیتروژن معمولی (¹⁴N) دارای ۷ پروتون و ۷ نوترون است، در حالی که ایزوتوپ پایدار نیتروژن-۱۵ (¹⁵N) دارای ۷ پروتون و ۸ نوترون میباشد. این تفاوت جرمی ناچیز، کلید طلایی این فناوری است. هنگامیکه کود حاوی ¹⁵N به خاک اضافه میشود، گیاه نمیتواند بین ¹⁴N و ¹⁵N تمایز قائل شود و هر دو را جذب میکند. اما این اتمهای سنگینتر، به دلیل تفاوت جرم، رفتار شیمیایی بسیار مشابه ولی قابل تشخیص دارند. با آنالیز نمونه گیاهی، خاک یا آب توسط دستگاه طیفسنج جرمی نسبت ایزوتوپی (IRMS)، میتوان نسبت نیتروژن معمولی به نیتروژن-۱۵ را با دقت اندازهگیری کرد. افزایش این نسبت، نسبت به حالت طبیعی، نشاندهنده حضور و منشأ نیتروژن نشاندار است.
در مورد آب، ایزوتوپهای پایدار اکسیژن-۱۸ (¹⁸O) و دوتریوم (²H) نیز به همین روش برای ردیابی منشأ و مسیر حرکت آب استفاده میشوند. کربن-۱۳ (¹³C) نیز به عنوان شاخصی برای کارایی مصرف آب (WUE) کاربرد دارد، زیرا گیاهان تحت تنش خشکی، به دلیل بسته بودن نسبی روزنهها، تمایل به تثبیت بیشتر ¹³C نسبت به ¹²C دارند.
نیتروژن-۱۵: نقشهبرداری از سرنوشت کود
کاربرد انقلابی ¹⁵N، اندازهگیری مستقیم کارایی واقعی مصرف نیتروژن (NUE) است. ارقام محاسبه شده از این روش، برخلاف تخمینهای غیرمستقیم قدیمی، دقیقاً نشان میدهد چه سهمی از کود واقعاً توسط گیاه جذب شده است. مطالعات گسترده نشان داده که NUE در بسیاری از سیستمهای زراعی جهانی تنها بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است. اما کاربردهای این روش فراتر از این است. سه کاربرد زیر را ببینید:
ردیابی هدررفت: افزایش غلظت ¹⁵N در آب زهکش، نشانه شستوشوی نیترات است. افزایش آن در گازهای خروجی از خاک N₂O، N₂ نشاندهنده دنیتریفیکاسیون است.
بهینهسازی مدیریت کود: پژوهشهای مبتنی بر ¹⁵N در مزارع گندم برخی کشورها نشان داد تغییر زمان کوددهی از یکباره در کاشت به تقسیمبندی (Split application)، NUE را از ۳۵ به ۵۵درصد افزایش داده و موجب کاهش ۴۰درصدی شستوشوی نیترات شده است.
ارزیابی منابع نیتروژن: در کشت مخلوط ذرت و لوبیا در کشورهای آفریقایی، ¹⁵N ثابت کرد ۳۰درصد نیتروژن ذرت از تثبیت زیستی توسط لوبیا تأمین میشود، و نیاز به کود شیمیایی را کاهش میدهد.
مطالعه موردی بنین: معجزه سویا با دقت مولکولی
نمونه بنین در غرب آفریقا، گواهی ملموس بر تحولآفرینی این فناوری است. سویا، محصولی استراتژیک برای تغذیه و درآمدزایی است، که با میانگین عملکرد بسیار پایین (کمتر از ۱ تن در هکتار) در سالهای اولیه دهۀ ۲۰۰۰ میلادی مواجه بود. پژوهشها با استفاده از کود اورۀ نشاندار شده با ¹⁵N، پرده از یک واقعیت تلخ برداشت: تنها ۳۰ الی ۴۰ درصد از کود نیتروژنه توسط گیاه جذب میشد و بخش عمده آن از طریق شستوشو هدر میرفت. دادههای ایزوتوپی دقیقاً نشان داد:
اوج نیاز گیاه: جذب اصلی نیتروژن نه در مرحله رویشی، که در مرحله غلافدهی و پر شدن دانه اتفاق میافتد.
کارایی روش کاربرد: کوددهی سرک (Top-dressing) در مرحله غلافدهی نسبت به پخش سطحی در زمان کاشت، جذب را بهطور چشمگیر افزایش میدهد.
مقدار بهینه: دوزهای بالاتر از ۶۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار، افزایش معنیداری در جذب نداشت ولی شستوشو را افزایش میداد.
پس از مرحله شناسایی، با اجرای توصیههای مبتنی بر این دادهها توسط هزاران کشاورز خردهپا تحت حمایت پروژه IAEA، معجزه رخ داد:
افزایشNUE : کارایی مصرف نیتروژن به ۶۰ تا ۷۰ درصد رسید.
کاهش آلودگی: غلظت نیترات در آبهای زیرزمینی منطقه تا ۵۰ درصد کاهش یافت.
جهش تولید: عملکرد سویا از ۵۷,۰۰۰ تن در سال ۲۰۰۹ به ۲۲۰,۰۰۰ تن در سال ۲۰۱۹ رسید. این افزایش ۴ برابری، ضمن تقویت امنیت غذایی، درآمد میلیونها کشاورز را بهطور چشمگیری افزایش داد و بنین را به صادرکننده سویا تبدیل کرد.
کربن-۱۳ و ردیابی آب
ایزوتوپهای پایدار، ابزاری بیبدیل برای مدیریت بحران آب در کشاورزی هستند:
ردیابی منشأ و مسیر آب: با نشاندار کردن آب آبیاری با مقادیر کمی از ¹⁸O یا ²H (یا استفاده از تفاوتهای طبیعی ایزوتوپی بین آب باران و آب زیرزمینی)، میتوان مسیر حرکت آب در خاک را ردیابی کرد. این امر مشخص میکند آب تا چه عمقی نفوذ میکند، چه مقدار تبخیر میشود و چه مقدار واقعاً توسط ریشه گیاه جذب میشود.
برای نمونه، مطالعات در مزارع پسته با استفاده از ¹⁸O نشان داد در سیستمهای غرقابی سنتی، بیش از ۴۰درصد آب قبل از رسیدن به منطقه ریشه تبخیر میشود، در حالی که آبیاری قطرهای زیرسطحی این تلفات را به زیر ۱۵درصد کاهش میدهد.
اندازهگیری دقیق کارایی مصرف آب (WUE): کربن-۱۳ به عنوان شاخصی قدرتمند برای WUE در سطح برگ عمل میکند. نسبت کربن ۱۲ به ۱۳ در بافت گیاهی (معمولاً برگ یا دانه)، رابطه معکوس با میزان باز بودن روزنهها و در نتیجه رابطه مستقیم با کارایی مصرف آب دارد. برنامههای بهنژادی گندم در استرالیا و ذرت در مکزیک با غربالگری سریع هزاران لاین بر اساس نسبت بالا، موفق به معرفی ارقام متحملتر به خشکی با عملکرد پایدارتر شدهاند.
بهینهسازی آبیاری: ردیابی ایزوتوپی آب در خاک به تعیین دقیق زمان آبیاری (بر اساس تخلیه رطوبت قابل دسترس ریشه) و مقدار آب مورد نیاز واقعی گیاه کمک میکند. پروژهای در دره سن خواکین کالیفرنیا با استفاده از ¹⁸O نشان داد آبیاری در ۸۰درصد ظرفیت مزرعهای (Field Capacity) به جای ۱۰۰درصد، نهتنها عملکرد را کاهش نمیدهد، بلکه WUE را ۲۵درصد افزایش و آبشویی عمقی را حذف میکند.
* مزایای کلان اقتصادی و زیستمحیطی
بهکارگیری این فناوری، دستاوردهای کلانی دارد:
- کاهش هزینههای تولید: بهینهسازی نهادهها مستقیماً هزینه کود و آب را کاهش میدهد. در بنین، کاهش مصرف کود نیتروژنه به ازای هر تن سویای تولید شده ۳۰درصد بود.
- افزایش درآمد کشاورزان: عملکرد بالاتر و هزینههای کمتر، سود خالص را افزایش میدهد. مطالعه بر روی کشاورزان ذرتکار در ویتنام که از توصیههای مبتنی بر ¹⁵N استفاده کردند، نشاندهنده افزایش ۴۰درصدی درآمد خالص بود.
- کاهش ردپای کربن و نیتروژن: افزایش NUE مستقیماً باعث کاهش انتشار N₂O میشود. مدلسازیها نشان میدهند افزایش جهانی NUE به ۶۰درصد میتواند انتشار N₂O کشاورزی را تا ۳۰درصد کاهش دهد. بهینهسازی مصرف آب نیز انرژی پمپاژ و ردپای کربن آبیاری را کم میکند.
- حفاظت از منابع آب: کاهش شستوشوی نیترات و سموم همراه (که با روشهای مشابه ردیابی میشوند) و کاهش برداشت آبهای زیرزمینی، منابع آبی را برای نسلهای آینده حفظ میکند.
- تقویت امنیت غذایی: افزایش پایدار عملکرد در واحد سطح، کلید تغذیه جمعیت رو به رشد بدون فشار بیشتر بر اراضی طبیعی است.
* چالشها و چشمانداز آینده
هرچند مزایای این روش، انکارناپذیر است، موانعی بر سر راه گسترش جهانی وجود دارد:
- هزینه و دسترسی: دستگاههای IRMS گرانقیمت (صدها هزار دلار) و نیازمند اپراتورهای متخصص هستند. راهحل: توسعه آزمایشگاههای مرکزی خدماتدهی منطقهای و پیشرفت در فناوریهای تحلیلی ارزانتر (مانند لیزرهای جذب) است.
- ظرفیتسازی: آموزش دانشمندان، تکنسینها و مروجان کشاورزی در کشورهای در حال توسعه حیاتی است.
- پیچیدگی تفسیر دادهها: نتایج ایزوتوپی نیاز به تفسیر دقیق با در نظر گرفتن شرایط خاص خاک، اقلیم و مدیریت دارد. توسعه نرمافزارهای کاربرپسند و راهنماهای تفسیر ضروری است.
آینده این فناوری، دارای درهمتنیدگی با انقلاب دیجیتال کشاورزی است:
- ادغام با کشاورزی دقیق: تلفیق دادههای ایزوتوپی با نقشههای حاصلخیزی خاک، تصاویر ماهوارهای و دادههای حسگرهای میدانی، امکان ایجاد مدلهای پیشبینیکننده فوقالعاده دقیق برای مدیریت نهادهها (کود، آب، سم) در سطح پلات یا حتی بوته به بوته را فراهم میکند.
- پلتفرمهای تصمیمیار: توسعه اپلیکیشنهایی که بر اساس دادههای ایزوتوپی گذشته و شرایط فعلی مزرعه (از طریق IoT)، توصیههای مدیریتی لحظهای به کشاورز ارائه دهند.
- بهنژادی سریعتر: استفاده گستردهتر از نسبت کربن و سایر نشانگرهای ایزوتوپی در برنامههای بهنژادی برای شتابدهی به توسعه ارقام با NUE و WUE بالا را فراهم میکند.
جمعبندی
فناوری ایزوتوپهای پایدار، بهویژه نیتروژن-۱۵ و کربن-۱۳، دیگر یک ابزار پژوهشی صرفاً آکادمیک نیست؛ بلکه به سلاحی استراتژیک در نبرد جهانی برای دستیابی به کشاورزی پایدار، مولد و مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی تبدیل شده است. آنچه معرفی شد، تنها نوک کوه یخ از پتانسیل عظیم این فناوری است. قدرت بیهمتای آن در ارائه دادههای کمی، مستقیم و غیرمخرب در مورد فرآیندهای حیاتی اما نامرئی جذب، انتقال و هدررفت نهادهها در سیستم خاک-گیاه-اتمسفر است. این دادهها، ستون فقرات تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد را تشکیل میدهند.
از منظر اقتصاد کشاورزی، این فناوری مستقیماً به معادله سوددهی مزرعه گره خورده است. کاهش هزینههای نهاده (کود و آب) همراستا با افزایش عملکرد ناشی از مدیریت بهینه، سود خالص کشاورز را بهطور معناداری افزایش میدهد.
در مقیاس کلانتر، افزایش بهرهوری نهادهها به معنای کاهش فشار تورم بر قیمت مواد غذایی و افزایش رقابتپذیری محصولات کشاورزی در بازارهای جهانی است. از دیدگاه پایداری زیستمحیطی، این فناوری مستقیماً در خدمت اقتصاد چرخشی منابع قرار میگیرد. به حداقل رساندن هدررفت نیتروژن به معنای کاهش آلودگی گسترده نیتراتی آبهای زیرزمینی و سطحی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای قوی است.
بهینهسازی مصرف آب نیز، بهویژه در مناطق خشک جهان که پیشرانهای تغییرات اقلیمی فشار را مضاعف کردهاند، به معنای حفظ حیات اکوسیستمهای آبی شکننده و تضمین دسترسی نسلهای آینده به این مایع حیات است. این فناوری عملاً گام بلندی در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار، بهویژه گرسنگی صفر، آب پاک و بهداشت، مصرف و تولید مسئولانه و اقدام برای آبوهواست.
چالشهای فنی و مالی پیشرو، بهویژه برای کشاورزان خردهپا در کشورهای در حال توسعه، واقعی اما قابلعبور هستند. راهحل در سرمایهگذاری هوشمند در زیرساختهای تحلیلی مشترک (آزمایشگاههای مرکزی خدماتدهی)، ظرفیتسازی گسترده نیروی انسانی و توسعه فناوریهای تحلیلی مقرونبهصرفهتر نهفته است.
توسعه و بومیسازی فناوری ردیابی با ایزوتوپهای پایدار، نه یک گزینه لوکس، که یک ضرورت استراتژیک برای آینده کشاورزی ایران و جهان است. این فناوری، پلی است بین بهرهوری اقتصادی و مسئولیتپذیری زیستمحیطی؛ پلی که عبور از آن، آیندهای امن و پایدار برای تغذیه بشریت را تضمین میکند.
انتهای پیام/
https://poolvaeghtesad.com/?p=92053